فداد
لغتنامه دهخدا
فداد. [ ف َدْ دا ] (ع ص ) بلند و درشت آواز. (منتهی الارب ). و مؤنث آن فدادة است . (اقرب الموارد). || سخت پاسپرکننده . (منتهی الارب ). شدیدالوطاء. (اقرب الموارد). || خداوند گله در صد تا هزار شتر. || متکبر. ج ، فدادون . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).