ترجمه مقاله

فدام

لغت‌نامه دهخدا

فدام . [ ف َ / ف ِ ] (ع اِ) دهان بند آتش پرستان و عجمیان که وقت آب خوردن بدان دهان را بندند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سرپوش ابریق . (منتهی الارب ). || صافیی که بر دهانه ٔ ابریق نهند تا آنچه در آن است بدان تصفیه گردد. (اقرب الموارد). || پالونه . || دستار. (منتهی الارب ). در این معنی منتهی الارب ضبط لغت را به تشدید ثانی هم آورده است . || پتفوزبند گاوان . (منتهی الارب ). در این معنی هم در منتهی الارب به تشدید و تخفیف دال هر دو آمده است .
ترجمه مقاله