ترجمه مقاله

فراخ روی

لغت‌نامه دهخدا

فراخ روی . [ ف َ ] (ص مرکب ) شکفته رو و گشاده پیشانی . (آنندراج ). فراخ رو :
دریا که چنین فراخ روی است
بالایش قطره های جوی است .

نظامی .


رجوع به فراخ رو شود.
ترجمه مقاله