ترجمه مقاله

فراطة

لغت‌نامه دهخدا

فراطة. [ ف ُ طَ ] (ع ص ) فِراط. (منتهی الارب ). آبی که چند قبیله در آن مساوی باشند یعنی همه را بود و آنکه پیش آید آن را ازآن ِ وی بود: هذا ماء فراطة بین القوم ؛ هرکه پیش تر بدان سبقت جوید سیراب گردد و دیگران وی را مزاحمت نکنند. بئر فراطة نیز به همین معنی است . (اقرب الموارد). رجوع به فراط شود.
ترجمه مقاله