ترجمه مقاله

فرز

لغت‌نامه دهخدا

فرز. [ ف ِ ] (ص ) چست . چابک . چالاک . جَلد. قبراق . || تند. سریع. || (ق ) زود. به سرعت . (یادداشت به خط مؤلف ).
ترجمه مقاله