ترجمه مقاله

فرسطون

لغت‌نامه دهخدا

فرسطون . [ ف َ رَ ] (معرب ، اِ) به لغت رومی قپان را گویند و آن ترازومانندی است که چیزها بدان سنجند و وزن کنند و در این معنی به جای طای حطی با تای قرشت هم به نظر آمده است . (آنندراج ) (برهان ). غلطی است به جای قرسطون با قاف از خریستیون یونانی . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
گر تو بخواهی به زخم تیر بسنبد
چون قلم آهنین عمود فرسطون .

فرخی .


رجوع به کرستون شود.
ترجمه مقاله