فرشته ٔ روزی
لغتنامه دهخدا
فرشته ٔ روزی . [ ف ِ رِ ت َ / ت ِ ی ِ ] (اِخ ) میکائیل :
بر آسمان فرشته ٔ روزی به بخت من
منسوخ کرد آیت رزق از ادای نان .
رجوع به میکائیل شود.1
بر آسمان فرشته ٔ روزی به بخت من
منسوخ کرد آیت رزق از ادای نان .
خاقانی .
رجوع به میکائیل شود.1