ترجمه مقاله

فرصة

لغت‌نامه دهخدا

فرصة. [ ف ِ ص َ ] (ع اِ) لته یا پنبه پاره و جز آن که زن حائض اندام خود را بدان پاک سازد. ج ، فراص . (منتهی الارب ). قطعه ای از پشم یا پنبه . || قطعه ای از مشک و بعضی گویند قرضه است با قاف و ضاد. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله