فرعون وار
لغتنامه دهخدا
فرعون وار.[ ف ِ ع َ / عُو ] (ص مرکب ، ق مرکب ) آنکه زور گوید و سرکشی کند یا خود را خداوند جهان خواند :
فرعون وار لاف اناالحق همی زنی
وآنگاه قرب موسی عمرانت آرزوست .
فرعون وار لاف اناالحق همی زنی
وآنگاه قرب موسی عمرانت آرزوست .
سعدی .