ترجمه مقاله

فرند

لغت‌نامه دهخدا

فرند. [ ف ِ رِ ] (ع اِ) جوهر شمشیر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || شمشیر جوهردار. (منتهی الارب ). شمشیر. (اقرب الموارد). || زنگار شمشیر. (منتهی الارب ). وشی السیف . (از اقرب الموارد). || گل سرخ . (منتهی الارب ). الحوجم . (اقرب الموارد). || دانه ٔ انار. (منتهی الارب ). حب الرمان . (فهرست مخزن الادویه ) (اقرب الموارد). || نوعی از آهن که فولاد نامند. (فهرست مخزن الادویه ). ج ، فَرانِد. (اقرب الموارد). || (ص ) سیف فرند؛ شمشیر بی نظیر. (اقرب الموارد). رجوع به فراند شود.
ترجمه مقاله