فریغونیان
لغتنامه دهخدا
فریغونیان . [ ف َ ] (اِخ ) امیران فریغونی خوارزم . آل فریغون :
کجاست آنکه فریغونیان ز هیبت او
ز دست خویش بدادند گوزگانان را.
رجوع به آل فریغون شود.
کجاست آنکه فریغونیان ز هیبت او
ز دست خویش بدادند گوزگانان را.
ناصرخسرو.
رجوع به آل فریغون شود.