ترجمه مقاله

فزع یافته

لغت‌نامه دهخدا

فزع یافته . [ ف َ زَ ت َ / ت ِ] (ن مف مرکب ) در حال فزع و بیم . ترسان :
خواهند ز تو امن فزع یافتگان زآنک
در ظلمت و در خوف چراغی و رجایی .

خاقانی .


رجوع به فزع یافتن و فزع شود.
ترجمه مقاله