ترجمه مقاله

فعل مجهول

لغت‌نامه دهخدا

فعل مجهول . [ ف ِ ل ِ م َ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) (اصطلاح دستور) در فارسی فعلی است که از اسم مفعول فعل اصلی با کمک یکی از فعل های شدن ، گشتن ، گردیدن ساخته شود و معمولاً مسندالیه یا فاعل ظاهری جمله مفعول فعل است و آن را مجهول از این نظر گویند که فاعل آن مجهول و ناشناخته است : کتاب خوانده شد؛ یعنی کسی کتاب را خواند یا مانند این مثال :
حسد آمد همگان را ز چنان کار از او
برمیدند و رمیده شد از شیر حمیر.

ناصرخسرو.


رجوع به فعل معلوم شود.
ترجمه مقاله