ترجمه مقاله

فغند

لغت‌نامه دهخدا

فغند. [ ف َ غ َ ] (اِ) به معنی از جای برجستن باشد بر مثال آهو. (برهان ). جستن باشد. (فرهنگ اسدی ).
- آهوفغند ؛ آنکه مانند آهو جست و خیز کند :
هم آهوفغند است و هم تیزتک
هم آزاده خوی است و هم تیزگام .

فرالاوی .


|| غریدن . (مهذب الاسماء).
ترجمه مقاله