ترجمه مقاله

فوتنج

لغت‌نامه دهخدا

فوتنج . [ ن َ ] (معرب ، اِ) معرب پودنه . (منتهی الارب ). پونه . پودینه . فودنج . (یادداشتهای مؤلف ). پودنه است که نوعی از نعنا باشد، و به عربی حبق خوانند، و آن چند قسم میشود، قسمی که در میان جوی آب میروید آن را حبق التمساح و حبق الماء گویند. (برهان ). رجوع به فودنج شود.
ترجمه مقاله