ترجمه مقاله

فژیژ

لغت‌نامه دهخدا

فژیژ. [ ف َ ] (اِ) دوائی است که آن را گیاه ترکی و اگر ترکی خوانند. (برهان ). اسم وج است . (فهرست مخزن الادویه ). ظاهراً مصحف فژژ است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). رجوع به فژ، فریژ و فژژ شود.
ترجمه مقاله