فیافیلغتنامه دهخدافیافی . [ف َ فی ] (ع اِ) ج ِ فیفاء. (منتهی الارب ). بیابانها. (غیاث ) : همه شب در ستره ٔ خوافی ظلمت قطع فیافی آن مسافت میکرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || مکانهای مستوی و هموار. (فرهنگ فارسی معین ).