فیل بالا
لغتنامه دهخدا
فیل بالا. (ص مرکب ) پیل بالا. (فرهنگ فارسی معین ). بزرگ و بلند به قامت فیل . پیل اندام . || به مقدار زیاد. فراوان :
از در خاقان کجا فیل افکند محمود را
بدره بردن فیل بالا برنتابد بیش از این .
|| توده و خرمن کرده و برهم انباشته .
از در خاقان کجا فیل افکند محمود را
بدره بردن فیل بالا برنتابد بیش از این .
خاقانی .
|| توده و خرمن کرده و برهم انباشته .