ترجمه مقاله

قابلمه

لغت‌نامه دهخدا

قابلمه . [ ل َ م َ/ م ِ ] (ترکی ، اِ) قسمی ظرف بزرگ فلزّی (مسین و غیره ). ظرف فلزّی بزرگ با درو سرپوش هم از فلز که بر وی استوار شود برای نگاه داشتن پلو و دیگر چیزها. دیگ فلزی سربسته برای طبخ .
ترکیب ها:
- قابلمه پز . قابلمه پزی . قابلمه کاری کردن .
ترجمه مقاله