ترجمه مقاله

قاتق کردن

لغت‌نامه دهخدا

قاتق کردن . [ ت ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عوام نانخورش را کم کم با نان خوردن تا به همه نان برسد. نانخورش ساختن . قناعت کردن در صرف نانخورش : پنیر را قاتق کن .
ترجمه مقاله