ترجمه مقاله

قارلق

لغت‌نامه دهخدا

قارلق . [ ل ُ ] (اِخ ) دهی است از دهات استرآباد رستاق که به موجب وقفنامه ٔ کهنه ای (به تاریخ 989 هَ . ق .) که فعلاً در دست سادات شیرنگ است در ناحیه ٔ فخر عمادالدوله واقع است . این ده مشتمل بر دو ناحیه است : قارلق عُلیا قارلق سفلی . (از ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 170).
ترجمه مقاله