ترجمه مقاله

قاسم

لغت‌نامه دهخدا

قاسم . [ س ِ ] (اِخ ) ابن خواجه میرکی . وزیر دیوان میرزا بدیع الزمان بود. در شعر ترکی و فارسی و معمی و انشاء و املاء و خطوط دست داشت . از جوانان رشید خراسان محسوب میشد. این مطلع از اوست :
بازم خیال ابروی او چون هلال کرد
گشتم چنان ضعیف که نتوان خیال کرد.
(از ترجمه ٔ مجالس النفائس چ بانک ملی ص 170).
ترجمه مقاله