ترجمه مقاله

قاسم

لغت‌نامه دهخدا

قاسم . [ س ِ ] (اِخ ) ابن قطلوبغا (802 - 879 هَ . ق . / 1399 - 1474 م .) ملقب به زین الدین و مکنی به ابوالعدل السودونی (منسوب به سودون و آن جائی است که پدرش در آنجا آزاد شده است ). جمالی از دانشمندان و فقیهان فقه حنفی و از مورخان و متتبعان است . در قاهره به دنیاآمد و در همانجا وفات یافت . سخاوی درباره ٔ وی گوید:«وی امام علامه فصیح اللسان بود. در مناظره توانا و به خرده گیری و انتقاد ولو نسبت به استادان خود شیفته و حریص بود». تألیفاتی دارد. او راست : 1- تاج التراجم ، چاپی . این کتاب درباره ٔ دانشمندان و عالمان حنفی نگارش یافته است . 2- غریب القرآن ، خطی . 3- تقویم اللسان در دو مجلد. 4- نزهة الرائض فی ادلة الفرائض . 5- تلخیص دولة الترک . 6- تراجم مشایخ المشایخ در یک جلد. 7- تراجم مشایخ شیوخ العصر. این کتاب ناتمام است . 8- معجم شیوخه . 9 - رسالة فی القراآت العشر، خطی .10- الفتاوی ، خطی . 11- شرح مختصر المنار، خطی ، در اصول و جز آن . رجوع به البدر الطالع ج 2 ص 45 و شذرات الذهب ج 7 ص 326 و الضوء اللامع ج 6 صص 174 - 190 و الفوائد البهیة ص 99 در پاورقی و التیموریة ج 3 ص 244 و خزائن الاوقاف 59، 81، 252 و الکتبخانه ج 2 ص 252 و الاعلام زرکلی چ 2 ج 6 صص 14 - 15 و کشف الظنون ج 2 ص 1142 و1296 و 1364 و 1634 و 1785 و 1898 و ج 1 ص 470 شود.
ترجمه مقاله