ترجمه مقاله

قاص

لغت‌نامه دهخدا

قاص . [ قاص ص ] (اِخ ) بغدادی . محمدبن عباس بن حسین ، مکنی به ابوبکر. ابوبکر حافظخطیب در تاریخ خود از او یاد کرده و چنین آرد: وی شیخ فقیر و مستمندی بود که در جامع منصور در بغداد و در راهها و بازارها داستانسرائی میکرد. از وی شنیدم که میگفت : حدثنا ابوبکر محمدبن احمد مقتدر و گاه حدیثی را نقل میکرد و سپس میگفت این حدیث را از محمدبن مقتدر به سال 409 هَ . ق . شنیدم . (الانساب سمعانی ).
ترجمه مقاله