ترجمه مقاله

قاضی یقینی

لغت‌نامه دهخدا

قاضی یقینی . [ ی َ ] (اِخ ) عبداﷲ. اصلش از لاهیجان است و هم در آنجا شهادت یافته . او راست :
یک سخن نشنیدم از وی پیش مردم تا بکی
هر زمان نقل دروغی از زبان وی کنم .

#


ای خوش آن شبها که با افسانه میلی داشتی
درد دل میگفتم و افسانه میپنداشتی .

(آتشکده آذر ص 168).


ترجمه مقاله