قانتات
لغتنامه دهخدا
قانتات . [ ن ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ قانته :
کس نجوید می نشان از هفت زن
کامده است اندرقران زیشان صفات
برنخوانده خلق پنداری همی
مسلمات مؤمنات قانتات .
اشارت به آیه ٔ پنجم سوره ٔ تحریم میباشد. رجوع به قانت شود.
کس نجوید می نشان از هفت زن
کامده است اندرقران زیشان صفات
برنخوانده خلق پنداری همی
مسلمات مؤمنات قانتات .
ناصرخسرو.
اشارت به آیه ٔ پنجم سوره ٔ تحریم میباشد. رجوع به قانت شود.