ترجمه مقاله

قاپ زدن

لغت‌نامه دهخدا

قاپ زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) از ترکی قاپمق . ربودن . ربودن به جلدی با دست . قاپیدن : سگ پای او را قاپ زد. رجوع به قاپیدن شود.
ترجمه مقاله