ترجمه مقاله

قاچاق شدن

لغت‌نامه دهخدا

قاچاق شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب )از قاچاق ترکی + شدن فارسی . در تداول کالائی بدون پروانه ٔ قانونی به کشوری وارد شدن و یا ورود شخصی بدون گذرنامه به کشوری . || قاچاق شدن کارمند دولت ؛ غیبت کردن وی هنگام سرویس اداری . گریختن از خدمتی قانونی . قاچاق شدن سرباز؛ از خدمت نظام گریختن .
ترجمه مقاله