ترجمه مقاله

قایماز

لغت‌نامه دهخدا

قایماز. (اِخ ) قطب الدین از سران امراء دولت المستنجد باﷲ خلیفه است که قدرت و نفوذی عظیم یافت . ابن البلدی وزیر خلیفه از نفوذ او در دستگاه های دولتی بیمناک شده و نزد خلیفه دستگیری وی را به صلاح مقرون دانست . ابن صفیه طبیب مخصوص این داستان را به قایماز اطلاع داد و به دستیاری هم برای خلیفه که در این هنگام بیمار بود حیله ای اندیشیده و حمام کردن را مصلحت دیدند و سرانجام او را در حمامی که سه شبانه روز آن را گرم کرده بودند ساعتی نگه داشته و درها را به روی او بستند. وی در حمام جان سپرد. سپس فرزندش را به خلافت رساندند و به المستضی ٔ باﷲ لقب دادند. (عیون الانباء ج 1 ص 258، 259). و رجوع به قطب الدین شود :
قباد قلعه ستان قایماز افسربخش
که صاحب افسر ایران غلام او زیبد.

خاقانی .


ترجمه مقاله