ترجمه مقاله

قتع

لغت‌نامه دهخدا

قتع. [ ق َ ت َ ] (ع اِ) کرمک سرخ چوبخوار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). یکی آن قتعه است . رجوع به قتعه (ابن بیطار) شود و گویند دیوچه است . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله