ترجمه مقاله

قتیم

لغت‌نامه دهخدا

قتیم . [ق َ ] (ع ص ، اِ) ابریشم جوش داده ٔ سپید. || زن . || زن خوب صورت و نیکو. || مرد. || مرد خوار و ذلیل . || مرد کم طعام یا بی طعام . || نیزه و سنان باریک و کهنه . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله