ترجمه مقاله

قذوف

لغت‌نامه دهخدا

قذوف . [ق َ ] (ع ص ) نیک دوردست . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || دوراندازنده ٔ مردم . گویند: بلد قذوف ؛ شهری که جهت دوری خود دور اندازد مردم را. دوراندازنده ٔمردم . گویند: نوی قذوف و تیه قذوف . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله