ترجمه مقاله

قراء

لغت‌نامه دهخدا

قراء. [ ق ُرْ را ] (ع ص ، اِ) ج ِ قاری . قارئون . رجوع به قاری شود. || مرد پارسا. عبادت کننده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله