ترجمه مقاله

قرابة

لغت‌نامه دهخدا

قرابة. [ ق ِ ب َ ] (ع مص ) به شب سیر کردن جهت به آب آمدن . (منتهی الارب ). گویند: قربت الابل قِرابة؛ به شب سیر کردند شتران جهت به آب آمدن بامدادان . (منتهی الارب ). || رفتن بسوی آب هرگاه بین رونده و آب یک شب فاصله باشد. (از منتهی الارب ). گویند: قَرَبْت َ، اذا سرت الی الماء و بینک و بینه لیلة. || نزدیک گردیدن . || شمشیر در نیام کردن . یا قراب ساختن شمشیر را. || گوشت قراب خورانیدن مهمان را. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله