ترجمه مقاله

قرارة

لغت‌نامه دهخدا

قرارة. [ ق َ رَ ] (ع اِ) آرامگاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || زمین پست هموار. زمین هموار مستدیر که در آن آب باران گرد آید. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || گوسپند یا میش . || گوسفند ریزه خاصة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). قراردر همه ٔ معانی آن . (اقرب الموارد). رجوع به قرار شود. قصیر. (اقرب الموارد). || آبی که در دیگ ریزند بعد از طعام تا دیگ نسوزد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آب سردی که در دیگ ریزند پس از طبخ طعام تا دیگ نسوزد. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || (ص ) مرد قامت پست . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله