ترجمه مقاله

قراسوران

لغت‌نامه دهخدا

قراسوران .[ ق َ ] (ترکی ، اِ مرکب ) قراسورن . سرهنگ محافظین قافله و محافظین راه . (ناظم الاطباء). کسی که به سرکردگی فوجی از طرف سلاطین در راهها بنشیند تا قوافل را از منازل مخوفه محفوظ بگذارند و معنی ترکیبی آن در ترکی سپاهی راننده ، قراسپاهی و سورن راننده :
آخر آن چهره قراسورن خط خواهد شد
بس که خال تو ره قافله ٔ مور زند.

محسن تأثیر (از آنندراج ).


|| (خراج ...) نوعی خراج بوده است که سابقاً از قراء میگرفته اند. (مرآت البلدان ج 1 ص 337).
ترجمه مقاله