ترجمه مقاله

قرجی

لغت‌نامه دهخدا

قرجی . [ ق ُ ](اِخ ) ایوب بن عروة. از محدثان است . عبدالرحمان بن ابوحاتم گوید: وی از مردم کوفه است که به ری مهاجرت کرد و در برخی از روستاهای آن سکونت گزید. او از ابومالک حسینی و ابوبکربن عیاش و حفص بن غیاث و عبدالسلام بن حرب و مطلب بن زیاد و مصعب بن سلام و عبداﷲبن خراس روایت کند. عبدالرحمان گوید: پدرم و ابوزرعه از او روایت نوشته اند و حدیث روایت کرده اند. (انساب سمعانی ).
ترجمه مقاله