ترجمه مقاله

قرد

لغت‌نامه دهخدا

قرد. [ ق َ ] (ع مص ) فراهم آوردن وگرد کردن . گویند: قرد فی السقاء؛ گرد کرد در مشک روغن یا شیر را. || ورزیدن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله