ترجمه مقاله

قرون

لغت‌نامه دهخدا

قرون . [ ق َ ] (ع ص ) ستور زود خوی کننده و سم پای بر جای دست نهنده . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || شتر که هر دو زانو به هم نهد وقت فروخفتن . || ناقه ای که دو پستان پیش و دو پستان پس را به هم نزدیک آرد. || (اِ) نَفْس . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (ص ) شتر ماده ای که شیر گرد آرد در پستان میان دو دوشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || دو خرما را با هم جمعکننده ، یا دو لقمه فراهم کننده در خوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || من الابل ، التی تجتمع بین محلبین فی حلبة. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله