ترجمه مقاله

قریة

لغت‌نامه دهخدا

قریة. [ ق َ ری ی َ ] (ع اِ) چوب دستی و عصا. || چوبهای سوراخ دار که در آن سرستون خانه را گذارند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || چوب بادبان کشتی که در پهنای بالای آن باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || چوب بالای هودج . || فراهم آمدنگاه خاک موران . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله