ترجمه مقاله

قزاح

لغت‌نامه دهخدا

قزاح . [ ق َزْ زا ] (ع ص ) بایع قِزْح . (اقرب الموارد). رجوع به قِزْح شود. پیاز و دیگر دیگ افزار فروش . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله