ترجمه مقاله

قسطار

لغت‌نامه دهخدا

قسطار. [ ق ُ ] (اِخ ) جعفربن محمدبن عبداﷲ حرانی ، مکنی به ابومحمد. از محدثان است . وی از یحیی بن مصفی رهاوی روایت کند و از او ابواحمدبن عدی جرجانی روایت دارد. (اللباب ).
ترجمه مقاله