ترجمه مقاله

قشلاق

لغت‌نامه دهخدا

قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گرم خان بخش حومه ٔ شهرستان بجنورددر 15 هزارگزی شمال خاوری بجنورد و 7 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ عمومی بجنورد به شقان . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 205 تن است . آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
ترجمه مقاله