ترجمه مقاله

قشلاق

لغت‌نامه دهخدا

قشلاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جوانرود بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج واقع در 23 هزارگزی جنوب خاوری پاوه ، کنار راه اتومبیل رو کرمانشاه به پاوه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 205 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، لبنیات ، توتون ، گردو، توت و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه اتومبیل رو و پاسگاه نظامی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله