قصارلغتنامه دهخداقصار. [ ق َ ] (ع اِمص ) سستی . || (اِ) پایان : قصارک اَن تفعل کذا؛ غایت کار تو آن است که چنان کنی .(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قُصار شود.