قصالةلغتنامه دهخداقصالة. [ ق ُ ل َ ] (ع اِ) دانه ٔ ردی که از گندم دور کنند آن را وقت پاکیزه کردن . (منتهی الارب ). ما عزل من البراذا نقی فیرمی به او یداس ثانیة. (اقرب الموارد).