ترجمه مقاله

قضئة

لغت‌نامه دهخدا

قضئة. [ ق َ ض ِ ءَ ] (ع ص ) مؤنث قَضِی ٔ. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). بوی گرفته از نمی . (منتهی الارب ). گویند: قربة قضئة. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قضی ٔ شود.
ترجمه مقاله