ترجمه مقاله

قعقع

لغت‌نامه دهخدا

قعقع. [ ق ُ ق ُ ] (ع اِ) عکه ، یا مرغی است دیگر دشتی پیسه ، درازنوک و درازپای . (منتهی الارب ). عقعق ، یا پرنده ٔ دیگری است درازمنقار و پا ابلق رنگ . (اقرب الموارد). || لک لک یا لقلق . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
ترجمه مقاله