ترجمه مقاله

قفاهیر

لغت‌نامه دهخدا

قفاهیر. [ ق َ ] (اِ) صورت خوب و روی نیکو را گویند. (برهان ). ظاهراً این اشتباه از غلط خواندن شعر نصاب عارض شده در این بیت :
ریه شُش ، قفا هیره و وجه روی
فخذ ران ، عقب پاشنه ، رجل پای .
که قفا به معنی هیره یعنی پس گردن است . و این لغتی است در فارسی قدیم و صاحب برهان هر دو کلمه را با یکدیگر ترکیب نموده و یکی پنداشته و آن را به معنی صورت و روی خوب ضبط کرده است . (مقدمه ٔ برهان از معین ). رجوع به هیره و هیزه شود. هیره گویند که کلمه ٔ فارسی است به معنی پس گردن و قفا، و استناد به ابونصر فراهی کنند که گوید :
ریه شش ، قفا هیره و وجه روی
فخذ ران ، عقب پاشنه ، رجل پای .
لیکن کلمه ٔ هیره در هیچ جا دیده و شنیده نشده است و معنی این جزء بیت هم معلوم نیست . ادیب پیشاوری میفرمودند هیزه در نواحی پیشاور به معنی پشت و قفاست و کلمه ٔ حیز به معنی اهریمنی آن نیز از اینجاست ، و لفظ حیره یا هیره ٔ شعر نصاب الصیبان را نیز همین کلمه میدانستند. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله