ترجمه مقاله

قلمرو

لغت‌نامه دهخدا

قلمرو. [ ق َ ل َ رَ / رُو ] (اِ مرکب ) ملک و مملکت و ولایت متصرف . (ناظم الاطباء). ملکی و ولایتی که در آن نوشته ٔ قلم پادشاهی یا امیری رود و مردم آنجا نوشته ٔ او را قبول نمایند و در این لفظ از ترکیب اسم و امر معنی اسم ظرف پیدا شده یعنی محل روان بودن قلم کسی و خلاصه ٔ معنی قلمرو ملک مطیع است . (از آنندراج ) :
گشته ست خون مرده جهان را رمیدگی
دیوانه ٔ قلمرو ایجاد کن مرا.

صائب (از آنندراج ).


مجنون حریف شوق رسایم نمی شود
دشت جنون قلمرو پایم نمیشود.

محسن تأثیر (از آنندراج ).


|| محال متعلق به سلطنت و فرمانروایی . || حکومت و فرمانروایی و سلطنت . || داوری . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله